loading...

مـــــــــــداد رنگی

منو مداد رنگیامو یه دنیای بنفشآبی جیــــــــغ

بازدید : 215
پنجشنبه 30 مهر 1399 زمان : 8:37

اول از همه سنگامو باهاتون وا بکنم که اگه دلتون از جایی پره کافیه این فیلمو دانلود کنین و از اول تا آخر‌های‌های اشک بریزین تا سبک شین و مثل من با یقه و آستین تی شرت و پاچه شلوار و گوشه‌ی روبالشی آب دماغ و اشکاتونو پاک کنین.

اینکه بر اساس داستان واقعی ساخته شده غم آدمو هزاربرابر سنگین تر می‌کنه. از اون لحظاتی بود که منی که همیشه قرص و محکم سر خواسته ام می‌ایستادم و می‌گفتم درسته از دولت و ملت ایران که خودمم یکی از همین ملتم، هیچ دلِ خوشی ندارم ولی زیبایی ایران و دیوانه‌ی طبیعتش بودن حتی بهم اجازه‌ی فکر کردن به مهاجرت رو هم نمی‌ده. اما همین فیلم دو ساعته بهم فهموند که چرا خواهرِ شین حتی لباس‌های دوست داشتنیش رو هم از اینجا با خودش نبرده و هرچی داشته و نداشته گذاشته و رفته‌‌‌‌‌....چون حتی یه هل پوک بردن از این کشور یعنی بار تمام غم‌هارو به دوش کشیدن و رنج و رنج و رنج از یادآوری هر چیزی که به این نقطه از زمین مربوط می‌شه...

تو مغزم نامجو داره "اینکه زاده‌ی آسیایی رو می‌گن جبر جغرافیایی" زمزمه می‌کنه.

زاک با سرطان دست و پنجه نرم می‌کنه،شیمی‌درمانی دیگه جوابگو نیست و تو مدتی که زنده ست فقط می‌خواد زندگی کنه و کافیه رفتار آدم‌ها و دور و بری‌هاش رو ببینین بعد شما هم حتم پیدا می‌کنین ایران هیچ چیز زیبایی نداره حتی زریوار برام زیبا جلوه نمی‌کنه،مرداب انزلی با شکوه و زیباییش اشکمو در نمیاره،استخر لاهیجان یه جای جلبک بسته‌ی عظیمه که دور تا دورش با پینک دیریم رکاب زدن دیگه حسرتم نیست،که کاشی‌های زرد و لاجوردی عالی قاپو به حیرت وا نمی‌دارتم که دیگه دلم نمی‌خواد برم هرمز و لباس بندری‌هامو بپوشم که هیچ چیزی جز آرامش و رفتار خوب آدم‌ها رو نمی‌خوام و از هر روز تلخ و دهشناک موطنم وحشت می‌کنم، از مردمش از دولتش...

بیماری زاک و درد کشیدنش و سر ریز شدن اشک مخاطب از یک طرف و در عین حال شگفتی خلق کردنش و رفتار خوب آدم‌ها از یک طرف دیگه واقعا تمام این بیست و نه سال زندگی متعفن تو این کشور رو توی سرم کوبید،دقیقا مثل سوم دبستان که انصاری؛ معلممون گمون کرده بود برگشتم با پشت سری حرف می‌زنم و با خط کش تو سرم کوبید درصورتی که من فقط پشتمو کرده بودم از تو کوله م جامدادی فلزیمو که روش سه تا کوآلا داشت در بیارم...

این مدت تلخی‌های این کشور کاری کرده تمام زیبایی‌هاشو به باد فراموشی بسپرم و فقط یه جای دنج پر از آرامش و به دور از رنج آرزو کنم. خوبی این فیلم به این بود که زاک حداقل شش ماه آخر عمرش رو با تمام رنج بیماری، خوب زندگی کرد و از خودش یه عالم آهنگ خوب بجا گذاشت. ولی ما؟!

خیابان به نام مرحوم نامجو زحمتکش
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی